معنی فارسی critical damping
B2دمای بحرانی حالتی است که در آن یک سیستم بدون نوسان به حالت تعادل خود باز میگردد.
The condition of a damped oscillator where the system returns to equilibrium without oscillating.
- NOUN
example
معنی(example):
سیستم به دما بحرانی نیاز دارد تا به سرعت به تعادل بازگردد.
مثال:
The system requires critical damping to return to equilibrium quickly.
معنی(example):
در مهندسی، دما بحرانی به جلوگیری از نوسانات در سیستمهای مکانیکی کمک میکند.
مثال:
In engineering, critical damping helps prevent oscillations in mechanical systems.
معنی فارسی کلمه critical damping
:
دمای بحرانی حالتی است که در آن یک سیستم بدون نوسان به حالت تعادل خود باز میگردد.