معنی فارسی critical masses

C1

توده‌ی بحرانی به حداقل مقدار مواد رادیواکتیو اشاره دارد که برای ایجاد و حفظ یک واکنش زنجیره‌ای ضروری است.

The minimum mass of fissile material needed to maintain a nuclear chain reaction.

noun
معنی(noun):

The amount of fissile material needed to support a self-sustaining nuclear chain reaction.

معنی(noun):

The tipping point.

example
معنی(example):

در فیزیک هسته‌ای، توده‌های بحرانی حداقل مقدار ماده مورد نیاز برای یک واکنش زنجیره‌ای را تعیین می‌کنند.

مثال:

In nuclear physics, critical masses determine the minimum amount of material needed for a chain reaction.

معنی(example):

مهندسان باید توده‌های بحرانی را برای اطمینان از ایمنی در راکتورها محاسبه کنند.

مثال:

Engineers must calculate critical masses to ensure safety in reactors.

معنی فارسی کلمه critical masses

: معنی critical masses به فارسی

توده‌ی بحرانی به حداقل مقدار مواد رادیواکتیو اشاره دارد که برای ایجاد و حفظ یک واکنش زنجیره‌ای ضروری است.