معنی فارسی critical period
B1دوره‌ای که در آن یادگیری یا توسعه یک مهارت خاص بیشترین اثر را دارد.
A specific time frame during which a particular skill or ability is most easily acquired.
- noun
noun
معنی(noun):
A maturational stage in the lifespan of an organism during which the nervous system is especially sensitive to certain environmental stimuli.
example
معنی(example):
دوره بحرانی برای یادگیری زبان در دوران کودکی اتفاق می‌افتد.
مثال:
The critical period for language acquisition occurs in early childhood.
معنی(example):
محققان معمولاً دوره بحرانی را برای درک مراحل توسعه مطالعه می‌کنند.
مثال:
Researchers often study the critical period to understand developmental phases.
معنی فارسی کلمه critical period
:
دوره‌ای که در آن یادگیری یا توسعه یک مهارت خاص بیشترین اثر را دارد.
