معنی فارسی critical temperatures
B2دمای بحرانی دمای خاصی است که در آن یک ماده به یک حالت جدید تغییر می‌کند.
The temperature at which specific phase transitions occur in substances.
- noun
noun
معنی(noun):
The temperature at the critical point of a substance, i.e. the temperature above which the substance cannot be liquefied.
example
معنی(example):
دمای بحرانی نقطه‌ای را تعیین می‌کند که در آن یک ماده تغییر فاز می‌دهد.
مثال:
Critical temperatures determine the point at which a substance changes phase.
معنی(example):
مواد مختلف دارای دماهای بحرانی متفاوتی هستند که بر اساس ویژگی‌های آنها تعیین می‌شود.
مثال:
Different materials have different critical temperatures based on their properties.
معنی فارسی کلمه critical temperatures
:
دمای بحرانی دمای خاصی است که در آن یک ماده به یک حالت جدید تغییر می‌کند.
