معنی فارسی criticizing
B1انتقاد کردن، فرایند ابراز نارضایتی یا اشاره به اشکالات.
The act of expressing disapproval of someone or something.
- verb
verb
معنی(verb):
To find fault (with something).
مثال:
They criticized him for endangering people's lives.
معنی(verb):
To evaluate (something), assessing its merits and faults.
example
معنی(example):
او در حال انتقاد از آخرین گزارش خبری است.
مثال:
He is criticizing the latest news report.
معنی(example):
آنها در طول جلسه از سیاست جدید انتقاد کردند.
مثال:
They were criticizing the new policy during the meeting.
معنی فارسی کلمه criticizing
:
انتقاد کردن، فرایند ابراز نارضایتی یا اشاره به اشکالات.
