معنی فارسی critiqued
B1انتقاد کردن به معنای بررسی و ارائه نظر بر روی یک اثر یا عمل است.
To give a critical assessment of something.
- verb
verb
معنی(verb):
To review something.
مثال:
I want you to critique this new idea of mine.
example
معنی(example):
مقاله توسط چندین کارشناس مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
The paper was critiqued by several experts.
معنی(example):
کار او مورد انتقاد قرار گرفت تا به او کمک کند بهتر شود.
مثال:
Her work was critiqued to help her improve.
معنی فارسی کلمه critiqued
:
انتقاد کردن به معنای بررسی و ارائه نظر بر روی یک اثر یا عمل است.