معنی فارسی croggy

B1 /ˈkɹɑɡi/

سوار شدن بر دوچرخه شخص دیگری، معمولاً با نشستن بر روی کمر او.

A way of riding on the crossbar or handlebars of a bicycle.

noun
معنی(noun):

A ride on the handlebars or crossbar of a bicycle.

example
معنی(example):

او مرا روی دوچرخه‌اش سوار کرد.

مثال:

He gave me a croggy on his bike.

معنی(example):

ما در حالی که روی دوچرخه سوار بودیم، بسیار خوش گذشت.

مثال:

We had fun riding with a croggy.

معنی فارسی کلمه croggy

: معنی croggy به فارسی

سوار شدن بر دوچرخه شخص دیگری، معمولاً با نشستن بر روی کمر او.