معنی فارسی crooch

B1

حرکت یا نشانه‌ای کوچک که ممکن است به معنای توافق یا نشانه‌ای از ارتباط باشد.

A small gesture or sign, often indicating agreement or connection.

example
معنی(example):

او یک حرکت کوچک کرد تا توافق خود را نشان دهد.

مثال:

He gave a little crooch to signify his agreement.

معنی(example):

حرکت کوچک گاهی اوقات می‌تواند در موقعیت‌های اجتماعی اشتباه تعبیر شود.

مثال:

The crooch can sometimes be misinterpreted in social situations.

معنی فارسی کلمه crooch

: معنی crooch به فارسی

حرکت یا نشانه‌ای کوچک که ممکن است به معنای توافق یا نشانه‌ای از ارتباط باشد.