معنی فارسی crookery
B1محلی که در آن اشیاء خاص یا غیرمعمول نگهداری میشوند.
A place or state characterized by crookedness or strange items.
- NOUN
example
معنی(example):
جایگاه کج پر از آثار هنری عجیب و غریب و پیچخورده بود.
مثال:
The crookery was filled with strange and twisted artwork.
معنی(example):
او جایگاه کجی را در بازار عتیقه پیدا کرد.
مثال:
He found the old crookery at the flea market.
معنی فارسی کلمه crookery
:
محلی که در آن اشیاء خاص یا غیرمعمول نگهداری میشوند.