معنی فارسی crookfingered

B1

کج‌کرده به معنای انگشتانی که به طور غیر طبیعی خم می‌شوند، اغلب به عنوان یک صفت توصیفی برای هنرمندان یا کسانی که با دقت کار می‌کنند به کار می‌رود.

Describing fingers that are bent or crooked, often used metaphorically to describe a skillful artist.

example
معنی(example):

او انگشتان کج‌کرده داشت و همیشه انگشتانش را به روش‌های عجیبی می‌چرخاند.

مثال:

He was crookfingered, always bending his fingers in unusual ways.

معنی(example):

هنرمند با انگشتان کج‌کرده دارای سبکی منحصر به فرد بود که همه را مجذوب کرد.

مثال:

The crookfingered artist had a unique style that captivated everyone.

معنی فارسی کلمه crookfingered

: معنی crookfingered به فارسی

کج‌کرده به معنای انگشتانی که به طور غیر طبیعی خم می‌شوند، اغلب به عنوان یک صفت توصیفی برای هنرمندان یا کسانی که با دقت کار می‌کنند به کار می‌رود.