معنی فارسی crooning
B1 /ˈkɹuːnɪŋ/عمل خواندن با صدای نرم و آرام که دارای احساسی عاطفی نیز است.
The act of singing or speaking softly with emotion.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To hum or sing softly or in a sentimental manner.
معنی(verb):
To say softly or gently
معنی(verb):
To soothe by singing softly.
معنی(verb):
To make a continuous hollow moan, as cattle do when in pain.
noun
معنی(noun):
The act of creating a croon.
example
معنی(example):
او در دوش آوازهای مورد علاقه‌اش را با صدای نرم می‌خواند.
مثال:
He is crooning his favorite songs in the shower.
معنی(example):
خواندن با صدای نرم نیاز به احساس دقیق و لطیف دارد.
مثال:
Crooning requires a gentle touch and emotional expression.
معنی فارسی کلمه crooning
:
عمل خواندن با صدای نرم و آرام که دارای احساسی عاطفی نیز است.
