معنی فارسی crop circles
B2تمرکزهای هندسی بر روی مزارع که به طور ناگهانی و با الگوهای مختلف ظاهر میشوند.
Patterns created by the flattening of crops, often attributed to mysterious causes.
- noun
noun
معنی(noun):
An area in a field of crops where the stalks have been flattened into a circle or other geometric shape.
example
معنی(example):
دایرههای حاصلی اغلب در مزارع در تابستان دیده میشوند.
مثال:
Crop circles are often seen in fields during summer.
معنی(example):
بسیاری بر این باورند که دایرههای حاصلی توسط بیگانگان ساخته میشوند.
مثال:
Many believe that crop circles are made by aliens.
معنی فارسی کلمه crop circles
:
تمرکزهای هندسی بر روی مزارع که به طور ناگهانی و با الگوهای مختلف ظاهر میشوند.