معنی فارسی cross hairs

B1

خطوط متقاطع بر روی یک شیء که در ابزارهایی مانند دوربین یا میکروسکوپ برای تعیین مناظر یا موقعیت‌ها قرار دارد.

Crossed lines in a scope or sight used for aiming at targets or centering objects.

example
معنی(example):

تک‌تیرانداز خطوط متقاطع دوربینش را با هدف تطابق داد.

مثال:

The sniper aligned the cross hairs of his scope with the target.

معنی(example):

در یک میکروسکوپ، خطوط متقاطع به تمرکز بهتر نمونه کمک می‌کنند.

مثال:

In a microscope, cross hairs help center the specimen for better viewing.

معنی فارسی کلمه cross hairs

: معنی cross hairs به فارسی

خطوط متقاطع بر روی یک شیء که در ابزارهایی مانند دوربین یا میکروسکوپ برای تعیین مناظر یا موقعیت‌ها قرار دارد.