معنی فارسی cross index
B2فهرست متقاطع، فهرستی که اقلام یا موضوعات مختلف را به صورت متقاطع نمایش میدهد تا ارتباطات را تسهیل کند.
A type of index that organizes information in a way that allows for easy cross-referencing of related items.
- NOUN
example
معنی(example):
فهرست متقاطع به راحتی به یافتن موضوعات مرتبط کمک میکند.
مثال:
The cross index helps find related topics easily.
معنی(example):
استفاده از فهرست متقاطع میتواند زمان را در هنگام تحقیق صرفهجویی کند.
مثال:
Using a cross index can save time when researching.
معنی فارسی کلمه cross index
:
فهرست متقاطع، فهرستی که اقلام یا موضوعات مختلف را به صورت متقاطع نمایش میدهد تا ارتباطات را تسهیل کند.