معنی فارسی cross-

B1

پیشوند 'cross-' به معنای عبور از برخی مرزها یا ترکیب دو یا چند فرهنگ یا موضوع.

A prefix indicating something that involves crossing boundaries or combining different elements.

example
معنی(example):

او یک دوندۀ کراس‌کانتری است که در مسابقات زیادی شرکت می‌کند.

مثال:

He is a cross-country runner who participates in many races.

معنی(example):

تبادلات بین‌فرهنگی می‌توانند درک ما از جهان را غنی کنند.

مثال:

Cross-cultural exchanges can enrich our understanding of the world.

معنی فارسی کلمه cross-

: معنی cross- به فارسی

پیشوند 'cross-' به معنای عبور از برخی مرزها یا ترکیب دو یا چند فرهنگ یا موضوع.