معنی فارسی cross-checks
B1چک کردن اطلاعات یک منبع با منابع دیگر برای اطمینان از صحت و دقت آنها.
The process of verifying information by comparing it with other sources.
- verb
verb
معنی(verb):
To verify (data or calculations) by using an alternative source or method.
معنی(verb):
To commit the infraction of checking an opponent by using the shaft of one's stick with both hands.
example
معنی(example):
ویراستار برای تأیید حقایق موجود در مقاله، چک‌های متقابل انجام می‌دهد.
مثال:
The editor conducts cross-checks to verify facts in the article.
معنی(example):
تیم برای اطمینان از داده‌های منسجم در گزارش‌ها، چک‌های متقابل انجام داد.
مثال:
The team did cross-checks to ensure consistent data across reports.
معنی فارسی کلمه cross-checks
:
چک کردن اطلاعات یک منبع با منابع دیگر برای اطمینان از صحت و دقت آنها.
