معنی فارسی cross-connections
B1اتصالاتی که بین دو یا چند سیستم ایجاد میشود و میتواند تأثیرات مثبت یا منفی داشته باشد.
Connections between different elements that may lead to interaction or interference.
- NOUN
example
معنی(example):
اتصالات متقاطع در سیمکشی میتواند مشکلاتی ایجاد کند.
مثال:
Cross-connections in the wiring can cause problems.
معنی(example):
باید هر گونه اتصالات متقاطع در مدار را بررسی کنیم.
مثال:
We need to check for any cross-connections in the circuit.
معنی فارسی کلمه cross-connections
:
اتصالاتی که بین دو یا چند سیستم ایجاد میشود و میتواند تأثیرات مثبت یا منفی داشته باشد.