معنی فارسی cross-grain

B1

عرضی بریده شده، به سمت برش‌هایی اشاره دارد که در جهت بافت اصلی ماده قرار دارد و ممکن است باعث ضعف در ساختار شود.

Cutting or working across the natural fibers of a material, often resulting in a weaker structure.

example
معنی(example):

چوب به صورت عرضی بریده شد و باعث ضعیف شدن آن گردید.

مثال:

The wood was cut against the cross-grain, making it weak.

معنی(example):

هنگام دوخت، از برش پارچه به صورت عرضی خودداری کنید تا نتیجه بهتری بگیرید.

مثال:

When sewing, avoid cutting fabric across the cross-grain for better results.

معنی فارسی کلمه cross-grain

: معنی cross-grain به فارسی

عرضی بریده شده، به سمت برش‌هایی اشاره دارد که در جهت بافت اصلی ماده قرار دارد و ممکن است باعث ضعف در ساختار شود.