معنی فارسی cross-matches

B1

تطبیق متقابل، فرایند بررسی سوابق مختلف برای پیدا کردن هم‌ترازی یا تطابق در داده‌ها.

The process of comparing two sets of data to identify similarities or correspondences.

example
معنی(example):

سیستم سوابق را برای یافتن ورودی‌های مشابه تطبیق می‌دهد.

مثال:

The system cross-matches records to find similar entries.

معنی(example):

مهندسان داده‌ها را از منابع مختلف تطبیق می‌دهند تا از قابلیت اطمینان اطمینان حاصل کنند.

مثال:

Engineers cross-match data from different sources to ensure reliability.

معنی فارسی کلمه cross-matches

: معنی cross-matches به فارسی

تطبیق متقابل، فرایند بررسی سوابق مختلف برای پیدا کردن هم‌ترازی یا تطابق در داده‌ها.