معنی فارسی crosse
B2کروس، چوبی به شکل قوس دارد که برای بازی لاکروس استفاده میشود.
A stick with a net used in the game of lacrosse.
- noun
noun
معنی(noun):
A lacrosse stick.
example
معنی(example):
چوب کروس، چوبی است که برای بازی لاکروس استفاده میشود.
مثال:
A crosse is the stick used to play the game of lacrosse.
معنی(example):
او چوب کروس خود را برداشت و برای مسابقه لاکروس آماده شد.
مثال:
He picked up his crosse and prepared for the lacrosse match.
معنی فارسی کلمه crosse
:
کروس، چوبی به شکل قوس دارد که برای بازی لاکروس استفاده میشود.