معنی فارسی crossmember
B2تیرک تقاطع، جزء سازهای که به صورت افقی یا عمودی در یک قاب قرار میگیرد تا استحکام بیشتری را فراهم کند.
An important structural element that intersects with other components to provide support.
- noun
noun
معنی(noun):
A transverse structural support
example
معنی(example):
هر تیرک تقاطع در قاب به قدرت کلی میافزاید.
مثال:
Each crossmember in the frame adds to the overall strength.
معنی(example):
تیرک تقاطع برای یکپارچگی طراحی حیاتی بود.
مثال:
The crossmember was crucial for the integrity of the design.
معنی فارسی کلمه crossmember
:
تیرک تقاطع، جزء سازهای که به صورت افقی یا عمودی در یک قاب قرار میگیرد تا استحکام بیشتری را فراهم کند.