معنی فارسی crosswind

B1 /ˈkɹɑːs.wɪnd/

باد که به طور عمود بر جهت حرکت یک وسیله نقلیه می‌وزد.

A wind blowing across the path of a moving object, especially in aviation.

noun

معنی(noun):

A wind blowing across a line of travel.

example

معنی(example):

هواپیما به دلیل وزش باد عرضی قوی به سختی نشسته است.

مثال:

The plane struggled to land due to the strong crosswind.

معنی(example):

قایق‌رانی در وزش باد عرضی قوی می‌تواند دشوار باشد.

مثال:

Sailing can be tricky with a strong crosswind.

معنی فارسی کلمه crosswind

باد که به طور عمود بر جهت حرکت یک وسیله نقلیه می‌وزد.