معنی فارسی crotonate
B1کرونات، نمک یا استر حاصل از اسید کرونیک است و در واکنشهای شیمیایی مختلف نقش دارد.
A salt or ester of crotonic acid used in various chemical applications.
- NOUN
example
معنی(example):
نمک کرونات در واکنشهای شیمیایی مختلف اهمیت دارد.
مثال:
The crotonate salt is important in various chemical reactions.
معنی(example):
محققان در حال مطالعه تأثیر کرونات بر رشد گیاهان هستند.
مثال:
Scientists are studying the effects of crotonate on plant growth.
معنی فارسی کلمه crotonate
:
کرونات، نمک یا استر حاصل از اسید کرونیک است و در واکنشهای شیمیایی مختلف نقش دارد.