معنی فارسی crow's feet

B1

خطوط ریز و چین و چروک‌هایی که در گوشه‌های چشم ایجاد می‌شوند و معمولاً به دلیل افزایش سن هستند.

The fine lines and wrinkles that form at the outer corners of the eyes, typically due to aging.

noun
معنی(noun):

Wrinkles at the outer corners of the eye.

example
معنی(example):

با افزایش سن، خطوطی در اطراف چشم‌هایش ایجاد شد.

مثال:

As she aged, she developed crow's feet around her eyes.

معنی(example):

بازیگر از آرایش برای پنهان کردن خطوط دور چشمش استفاده کرد.

مثال:

The actress used makeup to hide her crow's feet.

معنی فارسی کلمه crow's feet

:

خطوط ریز و چین و چروک‌هایی که در گوشه‌های چشم ایجاد می‌شوند و معمولاً به دلیل افزایش سن هستند.