معنی فارسی crown piece

B1

قطعه‌ای از سکه که معمولاً ارزش بالایی دارد و در مجموعه‌های سکه جمع‌آوری می‌شود.

A piece of currency that is typically considered valuable, often collected by numismatists.

example
معنی(example):

سکه تاج، با ارزش‌ترین سکه در مجموعه است.

مثال:

The crown piece is the most valuable coin in the collection.

معنی(example):

او تاج سکه‌ای را که در سفرش پیدا کرده بود به من نشان داد.

مثال:

He showed me the crown piece he found on his trip.

معنی فارسی کلمه crown piece

: معنی crown piece به فارسی

قطعه‌ای از سکه که معمولاً ارزش بالایی دارد و در مجموعه‌های سکه جمع‌آوری می‌شود.