معنی فارسی crowshay

B1

مزرعه یا منطقه‌ای که در آن کدو کشت می‌شود.

A farming area or field specifically dedicated to growing squash or pumpkins.

example
معنی(example):

کاشت کدو در مزرعه دارای جذابیت روستایی زیبایی است.

مثال:

The crowshay on the farm has a lovely rustic charm.

معنی(example):

در بازدید از روستا، کاشت کدو را دیدیم.

مثال:

We saw crowshay during our visit to the countryside.

معنی فارسی کلمه crowshay

: معنی crowshay به فارسی

مزرعه یا منطقه‌ای که در آن کدو کشت می‌شود.