معنی فارسی crozing
B1کروزینگ به فرآیند دیدن ترکیب ایدهها و حجم مشخصی از اطلاعات برای بهبود تصمیمگیری اشاره دارد.
A method of blending ideas or visuals to gain a comprehensive understanding.
- VERB
example
معنی(example):
کروزینگ به ما کمک کرد تا تصویر بزرگتری را در طول پروژه ببینیم.
مثال:
Crozing helped us to see the bigger picture during the project.
معنی(example):
با کروزینگ ایدههای خود، راه حلهای نوآورانهای پیدا کردیم.
مثال:
By crozing our ideas, we found innovative solutions.
معنی فارسی کلمه crozing
:
کروزینگ به فرآیند دیدن ترکیب ایدهها و حجم مشخصی از اطلاعات برای بهبود تصمیمگیری اشاره دارد.