معنی فارسی crushable

B1

قابل خرد شدن، به راحتی قابل شکست یا له شدن.

Able to be crushed or broken into small pieces.

example
معنی(example):

این بیسکویت‌ها قابل خرد شدن هستند و برای به اشتراک گذاشتن عالی هستند.

مثال:

These cookies are crushable and perfect for sharing.

معنی(example):

بسته‌بندی قابل خرد شدن زباله را کاهش می‌دهد.

مثال:

The crushable packaging reduces waste.

معنی فارسی کلمه crushable

: معنی crushable به فارسی

قابل خرد شدن، به راحتی قابل شکست یا له شدن.