معنی فارسی crushingly
B1به شدت، به طور غیرقابل تحمل.
In a way that causes overwhelming disappointment or sadness.
- ADVERB
example
معنی(example):
شکست به طور وحشتناکی ناامیدکننده بود برای تیم.
مثال:
The defeat was crushingly disappointing for the team.
معنی(example):
فیلم به طرز وحشتناکی غمانگیز بود و همه را در گریه کرد.
مثال:
The movie was crushingly sad and left everyone in tears.
معنی فارسی کلمه crushingly
:
به شدت، به طور غیرقابل تحمل.
