معنی فارسی cryptically

B1

به‌طور غیرمستقیم و معماگونه بیان کردن مطالب.

Expressing something indirectly and in a puzzling manner.

example
معنی(example):

او به‌طور مرموزی پاسخ داد که باعث جذاب‌تر شدن گفتگو شد.

مثال:

She answered cryptically, which made the conversation more intriguing.

معنی(example):

دستورالعمل‌ها به‌طور مرموزی نوشته شده بودند که منجر به سردرگمی میان کارکنان شد.

مثال:

The instructions were written cryptically, leading to confusion among the staff.

معنی فارسی کلمه cryptically

: معنی cryptically به فارسی

به‌طور غیرمستقیم و معماگونه بیان کردن مطالب.