معنی فارسی cryptological
B2رمزنگاری، علم و هنر رمز کردن و رمزگشایی اطلاعات.
Relating to the study of codes and encrypted information.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یافتههای رمزنگاری برای تیم شگفتانگیز بود.
مثال:
The cryptological findings were surprising to the team.
معنی(example):
او علاقه عمیقی به مطالعات رمزنگاری دارد.
مثال:
She has a deep interest in cryptological studies.
معنی فارسی کلمه cryptological
:
رمزنگاری، علم و هنر رمز کردن و رمزگشایی اطلاعات.