معنی فارسی cryptometer

B1

ابزاری برای اندازه‌گیری یا تحلیل رمزنگاری.

An instrument used for measuring or analyzing cryptographic data.

example
معنی(example):

کریپتومتر نتایج تحلیل را نمایش داد.

مثال:

The cryptometer displayed the results of the analysis.

معنی(example):

مهندسان از کریپتومتر برای رمزگذاری پیام‌ها استفاده می‌کنند.

مثال:

Engineers use the cryptometer to encode messages.

معنی فارسی کلمه cryptometer

: معنی cryptometer به فارسی

ابزاری برای اندازه‌گیری یا تحلیل رمزنگاری.