معنی فارسی crystalling

B2

بلورین شدن به معنای تبدیل یک ماده به شکل بلوری است.

The process of forming crystals.

example
معنی(example):

فرایند بلورین شدن با کاهش دما رخ می‌دهد.

مثال:

The process of crystalling occurs as the temperature drops.

معنی(example):

بلورین شدن می‌تواند در چندین واکنش شیمیایی مشاهده شود.

مثال:

Crystalling can be observed in several chemical reactions.

معنی فارسی کلمه crystalling

: معنی crystalling به فارسی

بلورین شدن به معنای تبدیل یک ماده به شکل بلوری است.