معنی فارسی crystic
B1کریستیکی به ویژگی هایی اشاره دارد که به کریستال یا ساختار بلوری مربوط میشود.
Relating to or resembling a crystal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لایههای کریستیکی یخ الگوهای زیبایی ایجاد کردند.
مثال:
The crystic layers of the ice created beautiful patterns.
معنی(example):
ساختارهای کریستیکی اغلب در شکلهای طبیعی مورد تحسین قرار میگیرند.
مثال:
Crystic structures are often admired in natural formations.
معنی فارسی کلمه crystic
:
کریستیکی به ویژگی هایی اشاره دارد که به کریستال یا ساختار بلوری مربوط میشود.