معنی فارسی cs
B1معمولاً به مجموعهای از عناصر یا واحدها اشاره دارد که در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
Often refers to a collection of elements or units employed in various contexts.
- noun
noun
معنی(noun):
The middle tone in either one of the sets of seven white keys on a keyboard or a set of seven strings on a stringed instrument.
example
معنی(example):
cs در گزارش به خوبی مستند شده و واضح بودند.
مثال:
The cs in the report were well-documented and clear.
معنی(example):
او تمام csهای لازم برای تحلیل خود را جمع آوری کرد.
مثال:
She collected all the cs required for her analysis.
معنی فارسی کلمه cs
:
معمولاً به مجموعهای از عناصر یا واحدها اشاره دارد که در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.