معنی فارسی cto

B1

مدیر ارشد فناوری، فردی است که کلیه فعالیت‌های مرتبط با فناوری اطلاعات و توسعه آن را در یک سازمان هدایت می‌کند.

Chief Technology Officer; the executive responsible for the technological direction of a company.

example
معنی(example):

مدیر ارشد فناوری مسئول نظارت بر توسعه فناوری در یک شرکت است.

مثال:

The CTO is responsible for overseeing technology development in a company.

معنی(example):

او پس از نشان دادن رهبری استثنایی به مقام مدیر ارشد فناوری ارتقا یافت.

مثال:

He was promoted to CTO after demonstrating exceptional leadership.

معنی فارسی کلمه cto

: معنی cto به فارسی

مدیر ارشد فناوری، فردی است که کلیه فعالیت‌های مرتبط با فناوری اطلاعات و توسعه آن را در یک سازمان هدایت می‌کند.