معنی فارسی cuartel
B1ساختمان یا محلی که نیروهای نظامی در آنجا مستقر میشوند و فعالیتهای نظامی و آموزشی انجام میدهند.
A military barracks where soldiers are housed and trained.
- NOUN
example
معنی(example):
سربازان در همان قارتل مستقر هستند.
مثال:
The soldiers are stationed at the cuartel.
معنی(example):
او برای ملاقات با همرزمانش به قارتل رفت.
مثال:
He visited the cuartel to meet his comrades.
معنی فارسی کلمه cuartel
:
ساختمان یا محلی که نیروهای نظامی در آنجا مستقر میشوند و فعالیتهای نظامی و آموزشی انجام میدهند.