معنی فارسی cub scout

A2

راهنمای پیشاهنگ، یک پسر جوان است که به فعالیت‌های پیشاهنگی می‌پردازد و معمولاً در گروه‌های پیشاهنگی زیر نظر بزرگ‌ترها شرکت می‌کند.

A member of a younger group in the scouting movement, typically for boys aged 8 to 10.

example
معنی(example):

یک راهنمای پیشاهنگ درباره طبیعت یاد می‌گیرد و به جامعه کمک می‌کند.

مثال:

A cub scout learns about nature and helps the community.

معنی(example):

راهنمای پیشاهنگ به خاطر کار خوبی که انجام داده بود، نشان دریافت کرد.

مثال:

The cub scout earned a badge for his good deed.

معنی فارسی کلمه cub scout

: معنی cub scout به فارسی

راهنمای پیشاهنگ، یک پسر جوان است که به فعالیت‌های پیشاهنگی می‌پردازد و معمولاً در گروه‌های پیشاهنگی زیر نظر بزرگ‌ترها شرکت می‌کند.