معنی فارسی cub scout leader
A2رهبر پیشاهنگی گروه، فردی است که بهعنوان راهنما و محافظ نوجوانان در فعالیتهای پیشاهنگی عمل میکند.
A person responsible for guiding and overseeing cub scouts in their activities.
- NOUN
example
معنی(example):
رهبر پیشاهنگی گروه، یک سفر کمپینگ سرگرمکننده سازماندهی کرد.
مثال:
The cub scout leader organized a fun camping trip.
معنی(example):
هر رهبر پیشاهنگی باید مسئول گروه خود باشد.
مثال:
Every cub scout leader is responsible for their group.
معنی فارسی کلمه cub scout leader
:
رهبر پیشاهنگی گروه، فردی است که بهعنوان راهنما و محافظ نوجوانان در فعالیتهای پیشاهنگی عمل میکند.