معنی فارسی cuckolded
B1خائن بودن، به حالتی اطلاق میشود که مردی دریابد همسرش به او خیانت کرده است.
A state of having been made a cuckold.
- verb
verb
معنی(verb):
To make a cuckold or cuckquean of someone by being unfaithful, or by seducing their partner or spouse.
example
معنی(example):
او از طرف نزدیکترین دوستش احساس خیانت و خائن بودن کرد.
مثال:
He felt betrayed and cuckolded by his closest friend.
معنی(example):
خائن بودن میتواند منجر به احساس نارسایی شود.
مثال:
Being cuckolded can lead to feelings of inadequacy.
معنی فارسی کلمه cuckolded
:
خائن بودن، به حالتی اطلاق میشود که مردی دریابد همسرش به او خیانت کرده است.