معنی فارسی cuerpo

B1

بدن، ساختار فیزیکی انسان یا موجود زنده.

The physical structure of a human or living being.

example
معنی(example):

بدن رویا جذاب بود.

مثال:

The cuerpo of the dream was fascinating.

معنی(example):

او با ورزش منظم از بدن خود مراقبت کرد.

مثال:

He took care of his cuerpo with regular exercise.

معنی فارسی کلمه cuerpo

: معنی cuerpo به فارسی

بدن، ساختار فیزیکی انسان یا موجود زنده.