معنی فارسی cuish
B1 /kwɪʃ/زانوان، زرهای که معمولاً برای حفاظت از منطقه ران در جنگ استفاده میشود.
A piece of armor covering the thigh, used for protection in combat.
- noun
noun
معنی(noun):
Defensive armour for the thighs
example
معنی(example):
زانوان برای حفاظت از رانها در نبرد طراحی شدهاند.
مثال:
The cuish is designed to protect the thighs in battle.
معنی(example):
او زانوانش را تنظیم کرد تا مناسب باشد.
مثال:
He adjusted his cuish to ensure a proper fit.
معنی فارسی کلمه cuish
:
زانوان، زرهای که معمولاً برای حفاظت از منطقه ران در جنگ استفاده میشود.