معنی فارسی cuj
B1cuj به معنای حرکت دادن یا جا به جا کردن اشیاء به شکلی غیررسمی است.
To move or position something casually or informally.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد توپ را به سبد cuj کند.
مثال:
She tried to cuj the ball into the basket.
معنی(example):
بیایید ایدهها را برای پروژه جدید cuj کنیم.
مثال:
Let's cuj the ideas for the new project.
معنی فارسی کلمه cuj
:
cuj به معنای حرکت دادن یا جا به جا کردن اشیاء به شکلی غیررسمی است.