معنی فارسی culbuter
B1قُلزنی، به حالتی اطلاق میشود که یک جسم از طرفی به طرف دیگر غلت میخورد یا میچرخد.
To overturn or tumble; to roll over.
- VERB
example
معنی(example):
ماشین وقتی که به جاده لغزنده برخورد کرد، شروع به قُلزنی کرد.
مثال:
The car began to culbuter when it hit the slippery road.
معنی(example):
کودک از اینکه در حین سوار شدن به ترن هوایی قُلزنی کند، ترسیده بود.
مثال:
The child was afraid it would culbuter during the roller coaster ride.
معنی فارسی کلمه culbuter
:
قُلزنی، به حالتی اطلاق میشود که یک جسم از طرفی به طرف دیگر غلت میخورد یا میچرخد.