معنی فارسی cullisance
B1کلاسیسنس، به مجموعهای از ویژگیها و عوامل مرتبط با جمعآوری یا هدایت آب اشاره دارد.
The characteristic or condition of being related to the collection and management of water.
- NOUN
example
معنی(example):
کلاسیسنس این منطقه به کنترل سیلاب کمک میکند.
مثال:
The cullisance of the area helps to control flooding.
معنی(example):
محیطبانان کلاسیسنس را در برنامهریزی شهری مطالعه کردند.
مثال:
Environmentalists studied the cullisance in urban planning.
معنی فارسی کلمه cullisance
:
کلاسیسنس، به مجموعهای از ویژگیها و عوامل مرتبط با جمعآوری یا هدایت آب اشاره دارد.