معنی فارسی culpableness

B2

گناهکاری اشاره به قابلیت مسئول بودن در قبال عمل نادرست دارد.

The quality of being culpable or responsible for a wrong or offense.

example
معنی(example):

گناهکاری معمولاً با توجه به شرایط اطراف یک عمل قضاوت می‌شود.

مثال:

Culpableness is often judged by the circumstances surrounding an action.

معنی(example):

گناهکاری او در طول محاکمه مورد بحث قرار گرفت.

مثال:

Her culpableness was debated during the trial.

معنی فارسی کلمه culpableness

: معنی culpableness به فارسی

گناهکاری اشاره به قابلیت مسئول بودن در قبال عمل نادرست دارد.