معنی فارسی cult figure
B2شخصیت فرقهای، به فردی اشاره دارد که طرفداران خاصی دارد و در یک گروه یا جامعهٔ خاص محبوب است، به ویژه در زمینههای فرهنگی و هنری.
An individual who has gained a dedicated following, especially in niche areas of culture.
- NOUN
example
معنی(example):
او به خاطر ایده های شورشی اش به یک شخصیت فرقه ای در میان جوانان تبدیل شد.
مثال:
He became a cult figure among the youth for his rebellious ideas.
معنی(example):
این هنرمند در صحنه موسیقی زیرزمینی به عنوان یک شخصیت فرقه ای شناخته میشود.
مثال:
The artist is considered a cult figure in the underground music scene.
معنی فارسی کلمه cult figure
:
شخصیت فرقهای، به فردی اشاره دارد که طرفداران خاصی دارد و در یک گروه یا جامعهٔ خاص محبوب است، به ویژه در زمینههای فرهنگی و هنری.