معنی فارسی cultual
B2مرتبط با آداب، رسوم و رفتارهای خاص یک جامعه یا گروه.
Relating to the customs, rituals, and behaviors of a specific community or group.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روش‌های فرهنگی از یک جامعه به جامعه دیگر به طرز چشمگیری متفاوت است.
مثال:
The cultual practices vary significantly from one community to another.
معنی(example):
درک تفاوت‌های فرهنگی برای ارتباط مؤثر ضروری است.
مثال:
Understanding cultual differences is essential for effective communication.
معنی فارسی کلمه cultual
:
مرتبط با آداب، رسوم و رفتارهای خاص یک جامعه یا گروه.
