معنی فارسی cumbent

B1

وضعیت نشسته، به حالتی اطلاق می‌شود که فرد به صورت افقی یا درازکشیده قرار می‌گیرد.

Referring to a position of laying down or being in a reclining posture, often implying relaxation.

example
معنی(example):

وضعیت نشسته به طور معمول برای استراحت استفاده می‌شود.

مثال:

The cumbent position is often used for relaxation.

معنی(example):

او در وضعیت نشسته بر روی چمن دراز کشید.

مثال:

He lay in a cumbent pose on the grass.

معنی فارسی کلمه cumbent

: معنی cumbent به فارسی

وضعیت نشسته، به حالتی اطلاق می‌شود که فرد به صورت افقی یا درازکشیده قرار می‌گیرد.