معنی فارسی cumidin

B1

کومییدین، دارویی برای رقیق کردن خون که اغلب برای جلوگیری از لخته‌های خونی تجویز می‌شود.

A medication used for thinning blood, often prescribed to prevent blood clots.

example
معنی(example):

پزشک کومییدین را برای رقیق کردن خون تجویز کرد.

مثال:

The doctor prescribed cumidin for blood thinning.

معنی(example):

بیماران تحت درمان با کومییدین نیاز به آزمایش خون منظم دارند.

مثال:

Patients on cumidin need regular blood tests.

معنی فارسی کلمه cumidin

: معنی cumidin به فارسی

کومییدین، دارویی برای رقیق کردن خون که اغلب برای جلوگیری از لخته‌های خونی تجویز می‌شود.